به گزارش جام جم آنلاین به نقل از فرادید ، عبدالحسین خان فرمانفرما رجل صاحب نام عالم سیاست ایران در دوران قاجار و پهلوی و یکی از ثروتمندترین مردان روزگار خود، روز ۳۰ آبان ۱۳۱۸ در تهران درگذشت.
او که روزگاری یکی از قدرتمندترین و بانفوذترین مردان سیاست ایران محسوب می شد، پس از به سلطنت رسیدن رضاشاه کوشش بسیار کرد با حفظ روابط دوستانه با پادشاه جدید موقعیت و نفوذ خود و خانواده اش را حفظ کند.
فیروزمیرزا نصرت الدوله پسر ارشد عبدالحسین خان در نخستین سال های سلطنت رضاشاه یکی از ارکان قدرت او را تشکیل می داد، اما اواخر بهار ۱۳۰۸ ناگهان مغضوب و بازداشت شد.
خان فرمانفرما در شکارعکس بالا از عکاس ناشناس مربوط به دوران میان سالی فرمانفرما می شود که همراه با ملازمان خود به شکار رفته است
عبدالحسین خان که پیش از آن هم در اهدای املاک خود به رضاشاه دستی باز داشت، پس از برکناری پسرش بیش از پیش برای کسب رضایت شاه به تکاپو افتاد.
نتیجه این شد که نصرت الدوله اجازه یافت پس از محاکمه و گذراندن مدت کوتاهی در زندان، به خانه برود و همانجا تحت نظر قرار گیرد. اما خوی سرکش فیروز میرزا و رابطه ای که با یکی از دیپلمات های غربی ساکن تهران داشت باعث شد در سال ۱۳۱۵ بار دیگر بازداشت و تبعید شود. او اواخر همان سال به مرگی مشکوک درگذشت.
این حادثه شاید آخرین ضربه را به عبدالحسین خان کهنسال وارد کرد.
(تصاویر) خان فرمانفرما در شکارگرچه در این عکس خان فرمانفرما یک گله آهو را کشته و با آنها عکس یادگاری گرفته است اما نکته جالب درباره خانواده او آن است که اسکندر فیروز یکی از نوههای او بعدها بنیانگذار و نخستین رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست ایران شد
• نشان
عبدالحسین خان نوه عباس میرزا و داماد مظفرالدین شاه قاجار بود. پدرش فیروز میرزا نصرت الدوله بود که لقب او بعداً به عبدالحسین خان و سپس به فرزند ارشدش (که او هم فیروز میرزا نام داشت) رسید.
او در سال۱۲۶۷ش با عزت السلطنه دختر مظفرالدین میرزای ولیعهد ازدواج کرد و خزانه دار ولیعهد شد. عبدالحسین خان سه سال بعد لقب سالار لشکر گرفت و به ریاست قشون آذربایجان رسید.
چند سال بعد هم که کردستان ضمیمه حکومت آذربایجان شد و زمام امور آن در دست ولیعهد قرار گرفت، فرمانفرما به حکمرانی کردستان انتخاب شد. مظفرالدین شاه هنگامی که به سلطنت رسید، داماد خود را به «ریاست امور سهام عسکریه و نظام» گمارد.
عبدالحسین خان در اولین کابینه پس از مشروطه وزیر عدلیه بود و پس از آن نیز چند بار به وزارت داخله و وزارت جنگ رسید تا اینکه در سال ۱۲۹۴ در بحبوحه جنگ جهانی اول به ریاست وزرا انتخاب شد.
فرمانفرما در شرایطی که گرایش غالب در افکار عمومی ایرانیان و اکثریت مجلس به نفع عثمانی و آلمان بود، به سود بریتانیا موضع می گرفت و همین امر باعث شد مجلس او را استیضاح کند. به این ترتیب فرمانفرما حامی منافع بریتانیا در ایران قلمداد شد.
خانواده او از خاندان هایی به حساب می آمد که دولت بریتانیا همواره روی دوستی آنها حساب می کرد. او حتی از سوی پادشاه انگلستان نشان افتخار (gcmg) دریافت کرد.
نصرت الدوله فرزند فرمانفرما نیز در ابتدا به دولتمردان بریتانیایی بسیار نزدیک بود. او به عنوان وزیر امور خارجه در دولت وثوق الدوله در انعقاد قرارداد ۱۹۱۹ نقش حیاتی به عهده داشت.
پس از شکست قرارداد نیز، هنگامی که دولت انگلستان به روی کار آوردن دولتی مقتدر در تهران فکر می کرد، فیروزمیرزا نامزد جناحی از دولتمردان انگلیسی برای تشکیل چنین دولتی بود. او با اطمینان از اینکه کرسی رئیس الوزرایی در تهران انتظار او را می کشد، سوار بر اتومبیل گرانقیمتی که بعداً به سردارسپه رسید و در میان علاقه مندان تاریخ شهرتی به هم زد، راهی پایتخت آشوب زده ایران شد. اما آنچه در تهران انتظار او را می کشید، زندان بود.
• کودتا
کودتای ۱۲۹۹ انجام شد و «دولت مقتدر» در تهران تشکیل شد، اما رهبری سیاسی کودتا را روزنامه نگاری جوان به نام سید ضیاءالدین طباطبایی به عهده داشت.
او که تحول طلبی تندرو بود بسیاری از رجال قدیمی ایران از جمله فرمانفرما و نصرت الدوله را به زندان انداخت. نصرت الدوله این توهین را فراموش نکرد و پس از سقوط دولت سیدضیاء و بیرون آمدن از زندان رویکردی به شدت ضدانگلیسی پیشه کرد. او به مدرس نزدیک شد و در مجلس چهارم از سیاست های ضداستعماری او پیروی کرد.
روشن بود که رضاخان سردارسپه چهره اصلی سیاست آینده ایران خواهد بود. بنابراین فرمانفرما و پسرش خود را به او نزدیک کردند. آنها از سوی دیگر کوشیدند روابط خود را با سفارت بریتانیا ترمیم کنند. اما انگلیسی ها در پاسخ به پیام های دوستانه آنها گفتند رابطه دو طرف می تواند بهبود یابد، اما هرگز نمی تواند به سطحی برسد که پس از این حوادث بوده است.
فرمانفرما به توصیه صریح وزیر مختار انگلیس در تهران به تدریج خود را از دنیای سیاست دور کرد. اما پسر جاه طلبش رابطه خود را با اطرافیان رضاخان به ویژه تیمورتاش، تقویت کرد و توانست در دوران سلطنت او جایگاهی رفیع برای خود دست وپا کند. هرچند او در نهایت جان خود را بر سر همین جاه طلبی باخت.
فرمانفرما که در بیشتر دوران عمرش شغل های مهم دولتی داشت، ثروتی افسانه ای اندوخت که هنوز زبانزد است. وی هفت بار ازدواج کرد و هنگامی که در ۸۸ سالگی در بستر مرگ افتاده بود، ۳۲ فرزند داشت. معروف ترین فرزندان او نصرت الدوله فیروز، عباس میرزا فرمانفرمائیان (سالار لشکر)، محمدولی خان فرمانفرمائیان، سرلشکر محمدحسین فیروز و مریم فیروز (همسر نورالدین کیانوری) بودند.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفت و گو با دکتر محمدهادی همایون روند«ظهور» را از آغاز تاریخ تا بازه کنونی بررسی کرده ایم
عزیز حسنویچ، مفتی اعظم کرواسی در گفتوگو با «جامجم»مطرح کرد
اکبرپور: آزادی استقلال را به جمع ۸ تیم نهایی نخبگان میبرد